KR-5MH
داشتم میگفتم اتفاقا این جمعه بود که من هیچ جا نرفتم تا به آرزوی دلم برسم. اتفاقا این هفتهها بود که از پلی استیشن ۳ با همه حرف میزدم و ملت شاکی بودند که اگه ما اینقدر بهش فکر میکردیم تا الان ۵۰ بار خریده بودیم. شکست پردازنده سل در بازار پردازش موازی و با پرفرمنس بالا هم مزید بر علت شد.
اتفاقا همین هفته بود که ۱۰۰ بار رفتم و رو وب نگاه کردم که قیمت پلی استیشن ۳ چقدر هست و چه بستههایی موجوده. این صبر کردن هام نتیجه داد این که پلی استیشن ۳ رو نخریدم و صبر کردم این که جایی نرفتم بیرون تا این هفته پای کامپیوتر باشم و باز هم سرکی در بازار مجازی بکشم. پیانو مورد علاقم رو پیدا کردم و بد از این که فقط ۲ ساعت از تبلیغ گذشته بود ایمیل زدم و رفتم به شهری در فاصلهٔ ۶۰-۷۰ کیلومتری و قال قضیه رو کندم.
انقدر ذوق زده بودم که دردسرهای ناشی از گرفتن پول نقد در آخر هفته از خود پرداز رو تحمل کنم. یزدی هم به دادم رسید و با وانت اوردیمش.
دوباره متولد شدم. دوباره احساس میکنم برگشتم خونه. دوباره حس میکنم مامانم تو آشپزخونه داره میشنوه و لذت میبره که بچهٔ شیطونش داره ساز میزنه. دوباره احساس کردم قسمتی از خاطرات کودکیم رو که فراموش کرده بودم به ذهنم باز برگشت.
0 نظر
ارسال یک نظر